زندگی سگی

به زودی در این مکان توضیحات وبلاگ قرار میگیرد

زندگی سگی

به زودی در این مکان توضیحات وبلاگ قرار میگیرد

رکورد پیاده روی

دیشب حوالی ساعت 7:30 مصادف شد با دیدار اینترنتی پت و مت که به دلیل کالیبر بالا در تایپیدن تصمیم بر آن شد که مکالمه به تلفن منتقل گردد .... پس از برقراری ارتباط تلفنی پت و مت هر دو به این نتیجه رسیدند که روزهای متوالی است که همچون کپک در خانه لنگر انداخته اند و زندگی انگلی وار را برگزیده اند و اینکه هر دو دلشان برای هوای بیرون تنگ شده است !!! و بنا شد که ساعت 8.30 همدیگر را ملاقات نمایند و مکان ملاقات هم پس از چانه زنی بسیار ایستگاه مترو امام خمینی تصویب شد که در شعاع یکسان از منازل پت و مت بود و عدالت رعایت میشد و به هیچ کدام فشار نمی آمد !!!! وقتی به یکدیگر رسیدند نوبت آن رسید تا مقصد را تعیین کنند و از آنجا که هیچ جا به ذهنشان نرسید سوار بر قطار میرداماد خود را به دست تقدیر الهی سپردند .... وقتی از مترو بدر شدند همراه با باران نم نم و در هوایی بسیار خوشایند که هر دو اذعان داشتند ممکن است از فرط حال منجر به حاملگی گردد مشغول صحبت بودند که خود را در خیابان ولیعصر یافتند (تقاطع میرداماد) و با خود گفتند چه نیک است که سری به پارک ملت بزنند و خاطرات قدیم خویش را زنده کنند !!!

 

همچنان مشغول چرخش دورانی و مدور در پارک و بحث هایی از پیشبینی رئیس جمهور بعدی و معذل ازدواج گرفته تا نحوه گوسفند چرانی نوین پرداختند که :

 

مت  : پایه ای امشب رو تا صبح اراذل بازی کنیم ؟؟؟ بیا یه شب خاطره ساز خلق کنیم ...

پت   : پایه ام اساسی

مت   : ایول پس بریم بترکونیم !!!

 

امشب پریان را من تا صبح به دلداری

در خوردن و شب گردی خواهم که کنم یاری

 

اینچنین شد که با پای پیاده ولیعصر را به سمت پایین حرکت گزیدند (فعلش به یاد راوی داستان نمیاد ) و به بوف رسیدند .... پس از صرف شام مفصلی که بالغ بر 10 تومان برایشان رغم خورد دوباره به حرکت سرپایینی در ولیعصر که به مزاج آنها هم خوش می آمد ( به دلیل مصرف انرژی کم )  ادامه دادند تا حوالی ساعت 12 به پارک ساعی رسیدند . و در حالی که دو دلستر لیمویی در دستشان بود عربده کشان به آنجا دخول کردند و با هم مسابقه عارق زنی گذاشتند که با تساوی 5 ثانیه به پایان رسید و ادامه مسابقه به دلیل حضور خانواده در پارک به بعد موکول شد !!!!!

 

پت و مت که با دیدن جمعیت کثیری در آن ساعت شب و آن هم در وسط هفته بر سر شوق آمده بودند وارد فاز شهرستان شدند  و انرژی زیاد خود را بر سر پرندگان موجود در پارک که جملگی خفته بودند خالی کردند و با چوب و سنگ و تف همه آنها را از خواب بیدار نمودند !

 

به شهرستان نیکویی عَلَم کرد           همه ترتیب عالم را به هم زد

 

بعد از مدتی پت ابراز داشت که امر ضروری پیش آمده و ما هرچه تابلو های WC را دنبال کردیم نیافتیم و تصمیم بر آن شد تا مت نگهبانی دهد و پت در مسیر یکی از پله کار خود را انجام دهد !!! چنین شد که پارک ساعی را رسما به گه کشیدند و به مسیر سر پایینی در ولیعصر ادامه دادند !!!!

 

غرقه در قلزم کثافت را            کی کند پاک آب بارانش

 

در راه مشغول خواندن آهنگ های خمینی ای امام و بوی گل و سوسن و یاسمن آمد و همچنین شعار دادن به بختیار و غیره با صدای بلند و اسگول کردن رفتگران زحمت کش بودند که متوجه شدند که سیگارشان تمام گشته و بدون سیگار نمیشود تا صبح زنده بمانند ... پس از نثار مقداری فحش به مملکت که چرا باید مغازه ها در ساعت 3 شب بسته باشند تصمیم گرفتند که به خانه برگردند ! و چون در میدان ولیعر ماشین یافت نمیشد به میدان انقلاب رفتند و هر یک راهی دیار خویش شدند !!!!! و چنین بود که پت و مت رکورد پیاده روی را شکستند و از اواقب (اواغب ؟ عوابق ) کارشان همین بس که در ناحیه پاشنه پا دچار تاول زدگی گشته اند !

 

خبر دیگر هم آنکه پت و مت جمعه این هفته به مجلس انس و الفتی از وبلاگ نویسان که گویا در ساعت 6 واقع در برج ملت برگزار میشود دعوت گشته اند تا حضورشان موجب عدم حضور دیگران گردد .

 

پی نوشت : این خاطره صرفا برای تشویق جوانان به انجام تفریحات سالم منتشر شده است

 

نظرات 82 + ارسال نظر
نگار 1386/05/10 ساعت 23:50 http://www.azaduni.blogfa.com

اول!

آفرین :-*

نگار 1386/05/10 ساعت 23:50 http://www.azaduni.blogfa.com

دوم!

خب دیگه پررو نشو !!! :دی

نگار 1386/05/10 ساعت 23:50

سوم

پت بیچاره رفت قاطی باقالیا ایندفعه :دی

نگار 1386/05/10 ساعت 23:51 http://www.azaduni.blogfa.com

چهارم نداریم پنجمش هم هپه!

زهر مار دیگه .......
راستی خفه شو :دی

نگار 1386/05/10 ساعت 23:56 http://www.azaduni.blogfa.com

عرضم به حضورتان که .... انرژی این ۳ ماهی که مصرف نکرده بودید رو مصرف کردید!مارو باش ... فکر میکردیم تو ترکی مت... زهی خیاله باطل!!!!

اره بابا .... برچسب انرژیم اومد رو D ....

منو ترک ؟؟؟؟ ما معتاد تر نشیم ترک نمیکنیم :دی

نگار 1386/05/10 ساعت 23:57 http://www.azaduni.blogfa.com

شده جایی برید اونجارو به گند نکشید؟؟؟

فکر میکنم بهت میگم .... الان جایی به ذهنم نمیرسه:دی

نگار 1386/05/10 ساعت 23:58 http://www.azaduni.blogfa.com

عیبی نداره جمعه تمرین کنید شاید تونستید اونجارو به گند نکشید!

ای بابا جمعه هم که کنسل شد .... کلی تمرین کرده بودم :دی

خب می دونی من اول نشدم چون توی هیچ مسلکی نیست شخص بزرگشون اولین نفر وارد شه اول نوچه هاشونو می فرستن ( نیشخند)

قابل توجه نگار =))

من الان اینجا به یه نکته دقت کردم که هر چی پیشنهاد بیخوده از جانب توئه به پت ... تو بهش پیشنهاد دادی ... تو اغفالش کردی (نیشخند)

نه پیشنهاد اینکه وسط پارک رو WC کنه از خودش بود :دی

یادم باشه دارم می آم تهران توی سوغاتیات عروسکم بگیرم برات بیارم ... بخدا عروسک بازی سنگین تره براتون (نیشخند)

بازم به کاهدون زدی !!!!! به این راحتی نمیتونی نقطه ضعف منو پیدا کنی :دی

یاس 1386/05/11 ساعت 00:27 http://myrules.blogfa.com

ایییییییییییییی
کی قرار تفریحات سالم رو از شما یاد بگیره؟
بهتون خوششششششششششششش بگذره.

بااین صدایی که در آوردی کاملا موافقم :دی

همونایی که میگن تو ایران نمیشه تفریح کرد :دی

قربونت ....

نسترن 1386/05/11 ساعت 01:05

خیلی با حال بود .دست به قلمت حرف نداره .واقعا جالب تعریف می کنید .

مرسی نسترن جان .... چشات جالب میبینه (شکسته بندی):دی

این حضورت موجب عدم حضور دیگران میشه که دیگه منو مرده!... خسته نباشید کالیبر بالا ها!

جوون خوبی بودی ... خدا بیمرزتت :دی
سلامت باشی عزیز

[ بدون نام ] 1386/05/11 ساعت 12:09

خب ! اول!

تو هنوز خوب نشدی ؟؟؟؟ :دی بابا توهم هم حدی داره

[ بدون نام ] 1386/05/11 ساعت 12:12

:)) خاککککککککککککککککک!

خودتی :دی

[ بدون نام ] 1386/05/11 ساعت 12:13

تا دلت بخواد با مت از این حرکات انجام دادیم اما خب قسمت پارک هاشو بردار.....

اصلش قسمت پارک هاشه

[ بدون نام ] 1386/05/11 ساعت 12:13

ولی هر چی فکر می کنم می بینم خیلییییییییی ایییییییییی! گندو!

فکر !!!!! چی کار میکنی ؟؟؟؟ نه خداییش یه بار دیگه بگو :دی

[ بدون نام ] 1386/05/11 ساعت 12:13

اه! اینجام که شکلک نداره......

بابا به بلاگ اسکای میل زدم گفتن به زودی میزارن شکلکارو ...

[ بدون نام ] 1386/05/11 ساعت 12:14

بالاخره تکلیف مارو روشن کن جمعه میرید یا نه؟! مردم میخوان برنامه اشونو تنظیم کنند که حضورشون با حضورتون تقارن پیدا نکنه!

نمیریم :(

[ بدون نام ] 1386/05/11 ساعت 12:15

خیلی نامردی..... دلم هوس پیاده روی کرد..... اون مسیر میرداماد تا ساعی و تخت طاووس و اینارو ۱۰۰۰ بار متر کردم...... یادش به خیر جوووونی!

ایول پس تو هم اینکاره بودی !!!!!!

آره یادش بخیر :دی

[ بدون نام ] 1386/05/11 ساعت 12:16

واقعا خجالت داره..... سر به سر جک و جونور پارک گذاشتین! اونا که خودشون از فرط سو تغذیه دعوتنامه برای ملک الموت مینویسن......

(خنده) آره خداییش همشون معتادن انگار .... :دی

[ بدون نام ] 1386/05/11 ساعت 12:16

فعلا!

قربوقت

الان همش دارم فکر می کنم چرا من بتو گفتم برات عروسک سوغاتی می آرم الان من رسما حرفمو پس می گیرم الان که یبار دیگه متنتونو خوندم به شعرهایی که گذاشتی توجه کردم دیدم به جا عروسک دیوان شعر کودکان براتون بیارم بهتره (نیشخند) می دونی چرا ؟ عمرا اگه بدونی چرا ....

بابا سوغاتی نمیخواد بیاری .... من خوتو میخوام :دی :دی

پس پت کو ؟ چرا اول نشد؟
با نگار موافقمخداییش شد یه جا برید به گند نکشید؟
یعنی جمعه هم می خواید تکرار عملیات کنید دیگه نه؟ :دی ای نوش جونتون اون تاولاااااااا <-:
راستی از بس شوما دو تا مهمید دلم خواست ببینمتون ! نمیشه عکستون و بذارید اینجا؟ قول میدم بچه نبیندتون که نتونه بخوابه از ترس :دیییییییییییییییییی
با این اینترنت زپرتی من بخوام شونصد تا کامنت بذارم خدادساعت طول میکشه فعلا شرمنده تا سرعت بره بالا واسه همین تو یه کامنت همشون و چپوندم :)

این پایین رو نیگا کن میبینیش :دی نه بابا پت بازم اول شد واسه خودش ... واسه سلامتیش دعا کنین
به جواب نگار مراجعه شود :دی
نه بابا قسمت نشد اونجارو هم به گند بکشیم ..... مرسی از لطفت :دی
بابا عکس ما که هر گوشه وبلاگ هستش :دی
اشکال نداره مریم .... درکت میکنم چون خودمم به همین درد گرفتارم :دی

هدیه 1386/05/11 ساعت 14:29

سلااام... میخونم میااام... ولی از پستتون ملومع باز یه گندی زدین.. چون همش تو خاطرههاتون :دی کیدینگ....
شاد باشییی...
سی یووو...
بای بای

سلام هدیههههه .... باشه ... (سوت)
چشم
می تووو
بااااای

سلام عزیز. من هم لینکیدمت. بسر

مرسی سپیده .... باشه حتما !

سلااااااااااام!! بابا رکورد دار شدید!

تفریحات سالم(چشمک)

میگما من واس این تاییدی گذاشتمچون به کامنتا پاسخ میدم واس همین!! هیچ کامنتی رو هم تا خود فرد نخواد حذف نمیکنم!!
نکته ی برگرفته شده از نوشته ی بالا: تو هر چی دلت خواست فحش بنویس نامردم تایید نکنم(چشمک)

سیگارم امتحان کردم واس آسمم بدترش کرد(چشمک)
پیپ هم کشیدم ...
ولی فایده ای نداشت جناب دکتر میشه یه چیز دیگه تجویز کنید؟!

سلاااااااااااام ....

اخ جون الان میام فحش بدم :دی
میگم پس بیماریت خیلی وخیمه ... باید بزنی تو کار کراک و اشک خدا :دی

شیرین 1386/05/11 ساعت 20:27 http://azaduni.blogfa.com

هیچ وقت یادم نمی ره...خیلی باحال بود....:دی

=)) آره به روح امام راحل :دی

شیرین 1386/05/11 ساعت 20:30 http://azaduni.blogfa.com

از همون موقع بود که پاهای مت تاول زد:دی

و یه ندای دورنی تو گوش من میگفت ابنو ابینا :دی

اقلیما 1386/05/12 ساعت 05:08

سلاممم
راستی راستی این همه پیاده روی کردید. فتبارک الله!!!
مرسی از این که منو لینک کردیا ولی با اسم(یک عدد من )لینکش بنما.پلیز!!!
خوب دیگه...
فعلا بای تا های

سلاااام ....
باشه درستش کردم
بای بای

اقا آهنگ وب خیلی با حاله.........عرفان بود نه؟؟؟...این رپر-هیپ هاپر......لس آنجلسی؟؟؟؟؟؟؟ خیلی شاخه

ما هم در زمینه ی پیاده روی کارهایی کردیم..............از تجریش تا ونک......و بر عکس..........همین طور از ونک تا میدان ولی بعد از ظهر (عصر).............ولی نمیدونم رکورد دار هستم یا نه؟.........البته من تنها به این امر خطیر اقدام کردم

آره عرفان هست ... اسمشم صد قسم !!!

نه رکورد دار نیستی ... من یه بار از نمایشگاه سابق تا ستارخان پیاده رفتم ... البته پولی نداشتم در جیب و مجبور بودم :دی

[ بدون نام ] 1386/05/12 ساعت 12:04

برای قرار برام کامنت بذار.....

باشه !

سلام
مبارکه خونه ی جدید
پس بریم عوض کنیم آدرس رو .

بابا رکورد شکونا . آخه این همه راه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همه خداییش خیلی حال میده :دی

یه فکری برای این کالیبر کنیدا :دی . دردسر ساز نشه یه وقتی :دی

مرسی ....

اره دستت ندرده !!!!

یه بارم از نمایشگاه سابق تا ستارخان پیاده اومدم :دی

داریم روش فکر میکنیم :دی

[ بدون نام ] 1386/05/12 ساعت 15:07

بهت گفته بودم یه زمانی از شیراز-بهایی تا آخره کردستان از تو اتوبان پیاده بر خلاف جهت ماشینا روی جدول بزرگراه رفته بودم؟! اونم بعد از شب شعر!!!! :)) الان داشتن جواب کامنتامو میدیدم یادم اومد که ایام جوونی عالمی داشتیم با خودمون ها!

راهی نیست که !!! یعنی همرو رو جدل راه رفتی ؟؟؟؟=((

عاشق شده بودی پس !!!! بابا من با شب شعر اصلا حال نمیکنم ... خیلی خز بازیه :دی

[ بدون نام ] 1386/05/12 ساعت 15:08

ولی هر چی فکر می کنم می بینم خیلییییییییی ایییییییییی! گندو!

فکر !!!!! چی کار میکنی ؟؟؟؟ نه خداییش یه بار دیگه بگو :دی

[ بدون نام ] 1386/05/12 ساعت 15:08

چون گفته بودی دوباره بگم دوباره فرمودم! :دی :))

آفرین بچه حرف گوش کن‌!!

[ بدون نام ] 1386/05/12 ساعت 15:08

اه! اینجام که هنوز شکلک نداره.....

ببین تو منو رسما ..........دی اینقدر هی گفتی شکلک .... بچه بودی جا شیر شکلک نمیخوردی؟ :دی

نوشی 1386/05/12 ساعت 18:03 http://nuchi.blogsky.com

و برکاتو!

الهی آمین :دی

من بر گشتم با یه کوله بار غصه
سارا هم رفت
وبلاگجدید مبارک
میسیوم میخونم

امیدوارم تحمل دوریش برات سخت نباشه .....
مرسی

کلاغک 1386/05/13 ساعت 11:08 http://ghalaghak.blogfa.com

خوب سیگار نبود چیز دیگه میزدین .تو پارک ساعیم میفروشنا:d

بابا این کاره !!!!!! ما که نمیشناختیم ساغی های اونجارو !!!!

نوشی 1386/05/13 ساعت 14:51

ما هم لینکتان کردیم

مرسی عزیز

نرجس 1386/05/13 ساعت 16:46 http://narjess.persianblog.com

عجب پیاده روی ای بوده....

آره خداییش خودمم هنوز تو کفم این همه راهو خودم رفتم یا توهم بوده :دی

[ بدون نام ] 1386/05/13 ساعت 17:15

ولی هر چی فکر می کنم می بینم خیلییییییییی ایییییییییی! گندو!

فکر !!!!! چی کار میکنی ؟؟؟؟ نه خداییش یه بار دیگه بگو :دی

[ بدون نام ] 1386/05/13 ساعت 17:16

باره اولم و البته تا این لحظه بار آخرم بود که رفتم شب شعر..... خوب بود..... به تشویق مت رفتیم.....
آره رو جدول! انقلاب هم که میرفتیم من و مت رو جدول بودیم! چون نه خیابون جای راه رفتن داشت نه پیاده رو!

من که معمولا سعی میکنم در این مجمع های خز حضور نیابم !!!

خوبه تو جوب نبودین باز جدول خیلی خوبه :دی

جمانه 1386/05/13 ساعت 19:57 http://www.jukhe.blogfa.com

=))

قبول دارم حرفتو :دی

شرا همه میتینگای وبلاگنویسا تهرانه منم میخوام بیام خوب:)

ما که نرفتیم ... تو بیا جای ما !!!!!

اول :دی

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام چطططططططططططططططوری ؟‌:دی

خب دیگه زیاد خودمونی نشو خوشم نمیاد (:/

چه خبر عزیزم؟ (;; :دی

مت شما داشتین هی از این خیابون به اون خیابون میرفتین من گیج شدم جا موندم :دی

نفهمیدم چی شد که اصن :دی

میبینم که منو فرستادی پای دار بالاخره :دی

فعلا!! *:‌‌

تبریک میگم ... بالاخره اول شدی :دی

سلااام .... بهترم :دی تو خوبی یاسمین ؟

سکوت :دی

سلامتی .... زیر سایه شما غاز میچرونیم !!!!

اشکال ندارخ یه دربست بگیر بیا انقلاب منتظریم :دی

آره ولی انگار دار هم برات جواب نمیده‌!

قربوقت .... بای *:

نوشی 1386/05/15 ساعت 16:19

برای تشویق این روحیه ورزشکاری،به یه بازی دعوت شدی شما

مرسی نوشی ... در اولین فرصت‌!!!!!

جمانه 1386/05/15 ساعت 21:56 http://www.jukhe.blogfa.com

انجمن بهمنی ها هم همین جاست درست اومدین
مگه شما هم بهمنی هستید؟!!!!!!!!!

پس چرا من ندیدم !!!! آره بهمنی هستم‌!!!

جمانه 1386/05/15 ساعت 21:56

البته من که نمی شناسم
اما
گویا یکیتون بهمنیه!

گویا مت بهمنیه :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد